روزمرگی های اهورای شیرینم

سلام عمرمامان امروز 14 خردادماه 95 تصمیم گرفتم پسر نازمو از شیر بگیرم ..از صبح که بیدار شدی سینمو با آلوورا تلخ کردم دیگه نیومدی سمتش از ظهر تا حالا خوابت میومده ولی چون عادت داشتی شیر بخوری تا بخوابی خوابت نمیبرد تا الان که ساعت 5 عصره خیلی خسته شده بودی رو پام تکونت دادم تا خوابت برد عشق مامان...کلی گریه کردم دلم گرفت ولی بهر حال این مرحله هم باید بگذره گل من مردی شده واسه خودش دیگه.. خدایا به پسرمو من کمک کن تا این مرحله هم به آسونی بگذرونیم...به امید روزای خوب برای همه ... دوستت دارم همه ی دنیای من..

سلام پسرگل مامان تولد دوسالگیت مبارک عمرمامان  ایشالا 120ساله بشی و زندگیت همیشه پراز اتفاقات خوب و خبرای خوش باشه...امروز به مناسبت تولدت همه ی دانش آموزا و همکارامو بستنی دادم..فردا هم میخوام واست یه تولد خودمونی بگیرم..امیدوارم بهت خوش بگذره عشقم..عصر با بابا رفتیم واست یه موتور شارژی خوشگل خریدیم هنوز خودت ندیدیش مطمئنم خیلی دوسش داری..مبارک پسرم باشه...تو همه ی امید مامانی..جون و هستی مامانی..عشقی..گل من خیلی دوستت دارم...تولدت مبااااارررررک اهورام..راستی نی نی خاله اشرف هم پریروز دنیا اومد یه نی نی ناز و خوشگل..تولدت کیارش جونم مبارک باشه ایشالا همیشه صحیحو سالم باشه در پناه خدا...           &nbs...

سلام عزیزم  سال نوت مبارک انشالله که 120سال زنده باشی گلم ما امسال تحویل سال رو خونه بابابزرگیناگرفتیم خییییییلی بهمون خوش گذشت تو هم حسابی با ارشیا و کیان و هانا بازی کردی و خوشگذروندی امروز صبح برعکس روزای دیگه ساعت 7از خواب بیدار شدی .... تحویل سال ساعت 8و 12ثانیه بود همه ی خونواده دور هم جمع بودیم ...خلاصه امروز خیلی خوشگذشت  انشالله همیشه همینجوری کنار هم باشیم و از لحظه به لحظه زندگیمون به خوبی و خوشی استفاده کنیم.. ...

...

سلام عشق مامان ببخشید عزیزم که خیییلی دیر به وبلاگت سرزدم ولی واقعااا گرفتارم ...بگذریم از این حرفت و برم سراغ امید زندگیم اهورا جونم..تولد 21 ماهگیت مبارک عشقم..همچنین تولد 20ماهگیتم بهت تبریک نگفته بودم همش احساس بدی داشتم که واست ننوشتم ولی دیگه امروز هردوتاشو باهم به عزیزدلم تبریک میگم..عشق کوچولوم چندوقتیه سرمای بدی خوردی بدجور ضعیفت کرده این سرماخوردگیه..الان مثه یه فرشته کنارم خوابیدیو صدای نفسات توی این هوای بارونی آرامش بخش وجود من شده...خیلی شیرین شدی مخصوصا موقع حرف زدن..ماشااله دیگه خیلی از کلماتو اسامیو میتونی بگی وقتی بهت میگم تو عزیزدل مامانی میگی بله دلم میخواد همون لحظه قورتت بدم از بس شیرینی😙 این هفته بخاطر امتحانات یه هف...

سلام عشق مامان الان که دارم واست مینویسم تو بغلم آروم خوابیدی،قربونت برم که صدای نفسات چه حس خوب و چه آرامشی بهم میده،خدایا شکرت بابت این هدیه ی باارزشت،کمکم کن امانتدار خوبی باشم واسش... 19ماهگیت با 10 روز تاخیر مبارک گلم..واکسن 18 ماهگیتو که زدی خیییلی گریه کردی خانومه هردوتاشو تو دستت زد گفت تا واسه راه رفتن اذیت نشی..یکی دو روز تب داشتی..شب اول از بس میترسیدم تبت شدید بشه تا صبح کنارت بیدار بودم و مرتب پاشویت میکردم..روز بعدشم مرخصی گرفتم نرفتم مدرسه که پیش گلم باشم..وزنت ده و نیم کیلو و قدت 86 سانت شده بود ولی دور سرت نسبت به سری قبلت تغییر نکرده بود همو 46/5مونده بود..خانومه گفت یک ماه دیگه بیارش تا چک کنم اندازه دور سرشو..من دیروز...

سلام عشقم 18ماهگیت مبارک نفسم ببخشید مامان جون که خیلی وقته به وبت سر نزدم آخه خیلی گرفتار بودم...الانم تو کشوای کمدو دراوردی داری توشون جستجو میکنی...عشقم نیمه دوم شهریور رفتیم مشهد پابوس امام رضا،یه هفته اونجا بودیم ،همه ی جاهای دیدنی مشهد رو گشتیم خلاصه کلی بهمون خوش گذشت مخصوصا با وجود پسر گلی مثه تو،هرجا میرفتی همه عاشقت میشدن همه هم فکر میکرون دختری..آخه موهات بلند شده بود..سه روز پیش بردمت آرایشگاه خیلی گریه کردی ولی موهاتو کوتاه کردیم..دوتا دندون آسیاب سمت چپت دراومده عزیزدلم یکی از بالا یکی از پایین،یه چیزی تو این مدت خیلی ناراحت و نگرانم کرده اونم زرد شدن دندوناته،میخوام ببرمت دندونپزشک ببینم چی میگه ولی احتمال میدم بخاطر شیر خ...

خدایا شکرت بخاطر این هدیه بزرگت فرشته کوچولوییکه به من دادی بخاطر اهورام...

16ماهگیت مبارک نفس من.البته با 3 روز تاخیر...یه هفته ای میشه اومدیم خونه مادرجون..البته بنا به دلایلی.. خدا آخرو عاقبت همه رو به خیر کنه ...خیلی دوستت دارم پسرم .ایشالا همیشه تنت سالمو لبت خندون و دلت شاد باشه..