اهوراجوناهوراجون، تا این لحظه: 10 سال و 27 روز سن داره

روزمرگی های اهورای شیرینم

بدون عنوان

گل پسرم امروز آخرین روزیه که تو دلمی،باورم نمیشه تموم شده باشه انتظارمون امشب بستری میشم که فردا سزارین بشم خیلی دلم گرفته دلم برا تکون خوردنات تو دلم تنگ میشه...خدای مهربونم کمک کن گلم سالم بیاد تو آغوشم...
17 فروردين 1393

بدون عنوان

سلام عزیزدلم امیدوارم که خوب باشی...37هفته و 4روزه که مهمون دلمی ،دیگه روزای آخر انتظارمه..پس فردا دکتر تاریخ دقیق سزارینمو مشخص میکنه..بیصبرانه منتظر اومدنتیم عزیزم...خدای من همیشه مراقب پسر کوچولوی من باش.
14 فروردين 1393

بدون عنوان

سلام اهورا گلی خوبی عزیزم؟این اولین پست سال جدیده،دقیقا 14روز دیگه مونده تا بیای پیشم،بیصبرانه منتظر اون روزم... چند روزیه خاله اشرف و خاله آنیتا و ارشیا کوچولو اومدن پیشم،خیلی خوبه چون اینطوری کمتر حوصلم سرمیره..امروز عصر رفتیم بازار ولی اینقدشلوغ بود که زود برگشتیم خونه،دیگه راه  رفتن هم برام سخت شده تا یه کم پیاده راه میرم پاهام آنچنان ورمی میکنه که دیگه تو کفش جانمیگیره... به امید اینکه این چندروزم بخیر بگذره و عزیز مامان سالم بیاد به آغوشم..
9 فروردين 1393

بدون عنوان

سلام پسرم خوبی عزیزم؟ امروز پنجشنبه 29 اسفند 92 ...دقیقا تا رسیدن سال جدید و تحویل سال هفت ساعتو سی دقیقه دیگه مونده.امسال آخرین عیدیه که دونفریم انشااله از سال دیگه با وجود اهوراجون یه بهار متفاوت رو تجربه خواهیم کرد هرچند امسال هم واقعا متفاوته ... در آغاز بهار سلامت وسعادت رو واسه ی همه از خداوند متعال خواستارم و از خدا میخوام پسر منم در پناه خودش حفظ کنه... ...
29 اسفند 1392

بدون عنوان

سلام کوچولوی من خوبی؟ امروز شروع هفته 36 سفرمونه،حسابی خودتو آماده کن عزیزم که بزودی داری میای پیشمون،الان که دارم اینو مینویسم همچین لگد زدی که ترسیدم کیسه آبتو پاره کنی،یه کم آرومتر پسرم به فکر مامان نیستی به فکر خودت باش که هنوز برات زوده اومدن..شوخی کردم گلم هرچقد میتونی مامانتو لگد بزن این تنها لگدزدنیه که هیچ زنی رو ناراحت که نمیکنه هیچ بلکه خیلیم خوشحال میکنه ... داریم کم کم به عید نزدیک میشیم و آخرین روزای سال 92 رو میگذرونیم،سال 92بهترین سال زندگیم بود چون خدا یکی از فرشته های معصومشو بهم هدیه داد که امیدوارم بتونم مادر شایسته ای باشم و بتونم باغبان لایقی برای این گل زیبای خدا باشم.. امروز عصر که از خواب بیدار شدم تا حالم زیاد...
26 اسفند 1392

شروع ماه نهم

عشق مامی سلام دیروز 1392/12/21 منو پسرم وارد ماه شدیم..هــــــــــــورا دیگه داریم یه آخر راه میرسیم عزیزم.. هرچند خیلی تو این مدت اذیت شدیم ولی دیگه داره تموم میشه گل کوچک من... ...
22 اسفند 1392